دلم برای حماقتهای هفده هجده سالگیم تنگ
شده!!
برای وقتهایی که بهترین خواننده هایم داریوش و
هایده بودن و
بهترین رمان دنیا بامداد خمار.
دلم برای وقتی که فکر میکردم هزار سال دیگر
فرصت دارم تا
صاحب رویایی ترین عشق دنیا باشم
دلم برای وقتهایی که بی دغدغه ساعتها
میخوابیدم و جز خواب
خوش هیچ خوابی نمیدیدم تنگ شده.
دلم برای روزهایی که تا چهل سالگی قرنها راه بود
و به نظرم سی
ساله ها خیلی گنده بودند تنگ شده.
دلم برای دغدغه ها و دلخوشیهای کوچک و
آرزوهای بزرگ تنگ
شده
درباره این سایت